♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
دلتنگــــ که می شوی
هرکاری از دستِ بی چاره ات بر می آید
مثلا
گوشی را برمیداری ، یک پیامِ کوتاه ، یک تک زنگ
یک
من هنوز هم اینجا دلم آنجاییست که تــــو هستی
دلتنگ که می شوی
فال می گیری
چشمانت را می بندی ، می گویی
می شود بگویی او دلش تنگ هست یا نه ؟
و حافظ هم که انگار دلش به حالِ بی قراریت سوخته است می گوید
یوسفــــ ِ گمگشتهـ باز آید به کنعان غم مــخور
و همانجاست که می باری و در دل می گویی
یوسفِ من اصلا گم نشده حافظ جان
یوسفِ من جایی حوالیِ همین نزدیکی ها
" مـــرا گم کرده "
دلتنگ که می شوی ، می فهمی
همه ی این روزها که با خودت گفتی
یادم تو را فراموش
بیشتر معنایش برایت این بوده
یادم خودم را فراموش
یادم احساسم را فراموش
یادم دلم را فراموش
بی آنکه بدانی این ها فراموش نمی شوند
ساکت می شوند ؛ آرام می گیرند ؛ آتش می زنند
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
عادل دانتیسم